در زمان قدیم روز اول گندمها را در خانه داماد پاک می کردند و خانواده داماد فامیل دور و نزدیک و همسایگان را برای پاک کردن گندم خبر می کردند و مردم برای پاک گندم دیره و تنبک می زدند و هر کس برای گندم پاک کردن می آمد و شیرینی هم می آورد. گندم را که پاک کردن به آسیاب می برند تا آرد کنند و آردها را بین خانواده عروس و داماد تقسیم می کردند.

روز بعد به هیزم کوچک می رفتند که این هیزم کوچک را برای نان پختن بود که چهار تا چارپا بود که دو تا برای خانواده عروس و دو تا برای خانواده داماد می بردند و روز بعد از هیزم کوچک هیزیم بزرگ بود 20 تا 30 تا چارپا برای هیزم  بزرگ می بردند که قبل از رسیدن به روستا مردم با دهل به استقبال آنها می رفتند و برای همه آنها شیرینی می بردند و به هر افرادی که با چار پای که اول و دوم و سوم و چهار زود تر به روستای می رسید پارچه ای ابریشمی را به گردن چارپا می بستند و یک چارپا را به کد خدا و یک چار پا را به خانه انصاف و یک چارپا را به آخوند و بقیه را 2 رصد را به داماد و یک رصد بقیه را به خانه عروس می دادند و آن شب را حنا بندان می کردند و روز بعد خانواده داماد و عروس هر یک مجلس جدا گانه ای می گرفتند و مخارج آن مراسم به عهده داماد می باشد . 3 گوسفند را برای خانواده عروس و 3 گوسفند را برای خانواده داماد می کشتند . روز عروسی داماد را به دهانه قنات برده که سقاوه ای داشت و در آنجا اصلا و لباسهایش را بر تن او می کردند و مردم به رقص و آزاد می پرداختند تا داماد از سقاوه بیرون آید و بعد با دیره و دهل زدن به سمت خانه عروس حرکت می کردند.